مادر سئو-ری، ملکه سیم، نتوانست فرزندی داشته باشد. او به یک جادوگر مراجعه کرد تا به او در داشتن فرزند کمک کند. با کمک جادوگری به نام هونگ-جو و جادوهای سیاه او، ملکه سیم توانست دوقلوهایی پسر و دختر به دنیا بیاورد. دختر، سئو-ری، تحت یک نفرین قرار گرفت و در اعماق کوهها رها شد. او در آنجا با هئو جون، یک جوان، ملاقات میکند.