یک زنجیره نگرانکننده از رویدادها زمانی آغاز میشود که گروهی از دوستان جوان به یک پیست اسکی متروکه در دوردستهای سوئد مراجعه میکنند. دریاچه سیاه دورافتاده و رها شده سالهاست که بسته شده است، زمانی که یوهان دوستانش را دعوت میکند تا در آنجا بمانند. او رویای بازگشایی هتل ایزوله و بازگرداندن آن به یک پیست اسکی لوکس را در سر دارد، اما آنچه به عنوان یک سفر تحقیقاتی سرگرمکننده آغاز میشود، به زودی به یک چرخش شوم تبدیل میشود زیرا گروه تحت تأثیر یک سری رویدادهای غیرقابل توضیح و نگرانکننده قرار میگیرد. آنها به زودی دلیل واقعی رها شدن دریاچه سیاه را سالها پیش کشف میکنند و حل معما به سرعت به موضوعی حیاتی تبدیل میشود.