اخیراً سانی وام مسکن آپارتمان را پرداخت و به فردی مثبت تبدیل شده است؛ اما در جوانی زندگیاش کاملاً متفاوت بود: نزاع در دیسکوی محلی، رو در رو شدنها در خیابانها. در کنار برادر مسن و قدرتمند پاشا، مشتهایش از کودکی بهبود نیافتهاند. پاول در سالهای اخیر تغییر نکرده و در ۳۰ سالگی قصد شرکت در مبارزات بدون قوانین را دارد. پس از دیدار پس از مدتها، برادران به شدت مست شدند و تصادفی رخ داد: چند خودروی جدید در نمایشگاه خودرو بهطور سهوی شکسته شدند. در یک مقطع سانی بدهی سنگینی به دست میآورد، شغل و همسرش را از دست میدهد و پاشا دست برادر را میشکند. اکنون برادر کوچک ناچار است به جای بزرگتر در نبردهای بدون قانون برای پرداخت بدهی و بازگرداندن خانواده عمل کند.