در سال انتخابات سوئد است و حزب حاکم DSP با کاهش حمایت از سوی رأیدهندگان روبهروست. منشی مطبوعاتی جاهطلب، لیسا، برای وزرات رفاه بهظاهر کماهمیت کار میکند که ناگهان درخواست غیرمنتظرهای از جنرال انتخابات حزب، کامینسکی، دریافت میکند. ناگهان وزیر رفاه روکسانی به چهرهٔ اصلی کارزار انتخاباتی کل تبدیل میشود.